قسمت دوم :
حسین (ع) شخصیت اسلامی مسلمین را زنده کرد
اما همین کوفه بعد از مدت سه سال انقلاب کرد و پنج هزار نفر تواب از همین کوفه پیدا شد و سر قبر حسینبنعلی (ع) رفتند و در آنجا عزاداری کردند ، گریه کردند و به درگاه الهی از تقصیری که کرده بودند توبه کردند و گفتند ما تا انتقام خون حسینبنعلی (ع) را نگیریم ، از پای نمینشینیم . یا باید کشته بشویم ، یا انتقام بگیریم . و عمل کردند و قتله کربلا را همینها کشتند و شروع این نهضت از همان عصر عاشورا و از روز دوازدهم محرم بود .
چه کسی این کار را کرد ؟ حسینبنعلی (ع) .
شخصیت دادن به یک ملت به این است که به آنها عشق و ایدهآل داده شود و اگر عشقها و ایدهآلهائی دارند که رویش را غبار گرفته است آن گرد و غبار را زدود و دو مرتبه آن را زنده کرد .حسین بن علی ) علیهماالسلام ) در سخنان و خطابههای خودش ، آنجا که از امر به معروف و نهی از منکر صحبت میکند ، همهاش صحبتش این است : « و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامة براع مثل یزید « انی لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی »
بعد از بیست سی سال که این حرفها فراموش شده بود ، حسینبنعلی (ع) به نام یک نفر مصلح و به نام یک نفر اصلاح طلب که باید در امت اسلام اصلاح ایجاد کرد ، قیام کرد و به مردم عشق و ایدهآل داد . رکن اول حماسه زنده شدن یک قوم همین است .حسینبنعلی (ع) درس غیرت به مردم داد ، درس تحمل و بردباری به مردم داد ، درس تحمل شدائد و سختیها به مردم داد . اینها برایملت مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود .
پس اینکه میگویند حسینبنعلی (ع) چه کرد و چطور شد که دین اسلام زنده شد ، جوابش همین است که حسین بن علی روح تازه دمید ، خونها را به جوش آورد ، غیرتها را تحریک کرد ، عشق و ایدهآل به مردم داد ، حس استغناء در مورد مردم به وجود آورد ، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شدائد به مردم داد ، ترس را ریخت ، همان مردمی که تا آن مقدار میترسیدند ، تبدیل به یک عده مردم شجاع و دلاور شدند .
حسینبنعلی (ع) یک سوژه بزرگ اجتماعی است .
حسینبنعلی (ع) در آن زمان یک سوژه بزرگ بود ، هر کسی که میخواست در مقابل ظلم قیام بکند ، شعارش یا لثاراتالحسین بود امروز هم حسین بن علی (ع) یک سوژه بزرگ است ، سوژهای برای امر به معروف و نهی از منکر ، برای اقامه نماز ، برای زنده کردن اسلام ،
برای اینکه احساسات و عواطف عالیه اسلامی در وجود ما احیاء بشود .
« یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم غ(سوره انفال آیه . 24)
ایها الناس ! این دعوت پیغمبر ( ص ) را اجابت کنید ، میخواهد شما را زنده کند .
حیات یک ملت به داشتن ثروت زیاد نیست ، حتی به علم هم نیست ، علم به تنهایی کافی نیست که یک ملت را زنده بکند ، بلکه حیات ملت به این است که آن ملت شخصیتی را در خودش احساس بکند . ای بسا ملتهای عالم که شخصیت ندارند ، و ای بسا ملتهای جاهل که شخصیت خودشان را حفظ کردهاند . اگر الجزایریها بعد از صدو پنجاه سال مبارزه توانستند استعمار فرانسه را به زانو در آورند و به استقلال برسند ، برای این بود که در آنها یک حماسه وجود داشت ، یک احساسمنش وجود داشت . اگر در آن طرف مشرق زمین ، ملت دیگری ( منظور ملت ویتنام است . ( دارد با قویترین و ثروتمندترین ملتهای جهان مبارزه میکند ، چرا مبارزه میکند ؟ آیا عدد یا ثروتش با آنها مبارزه میکند ؟ ابدا . احساس شخصیت و منش آن ملت مبارزه میکند . میگوید : من ترا به آقائی قبول ندارم ، من یا باید زنده باشم روی پای خودم باشم و کسی بر من حکومت نکند ، و یا باید نباشم .